چند سالی است که شعار سال از سوی رهبر انقلاب، اقتصادی تعیین میشود. این یعنی راهبرد انقلاب باید در این حوزه سامان یابد تا راه بر بی سر و سامانی که دشمن در این حوزه میخواهد بسته شود.
رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم انقلاب هم به تأکید مؤکد همه را به «طهارت اقتصادی» توجه داده اند. یعنی راهبرد شکوفایی اقتصادی به راهبرد واجب طهارت اقتصادی، باید غنی سازی شود تا به استغنای معرفتی مردم هم بینجامد.
رویکرد برخاسته از نگاه رهبری، اقتصاد مصلحانه است. این نیز اقتصادگران صالح را میطلبد.
جهاد اقتصادی به قاعده جهاد دفاعی و نظامی اهل و اصحاب خود را میطلبد. در دفاع مقدس، رزمندگان به اخلاص چشم بر خود میبستند تا به افقی باز کنند که سربلندی اسلام و انقلاب و ایران توأمان پرچم افزا باشد. اقتصاد هم همتی چنین و اخلاصی چنان میطلبد و الا عرصه اقتصاد به خاطر پولهای زیادی که در آن جا به جا میشود به شدت لیز است. از فراوان کسانی که پا به این عرصه میگذارند، به سلامت گذشتگان کم هستند. بسیاری زمین میخورند و بسیاری هم اگر نه دامن که پاچه هایشان خیس میشود.
مراقبتی علی وار میخواهد تا کارگزاران به سلامت برهند از میدان مین اقتصادی. کاسه حلوای اشعث بن قیس و جواب مولا علی (ع) باید رسم الخط عملی مسئولان باشد. امام راه را بر قیس بست تا راه را به ما نشان بدهد که چه باید کرد و چگونه باید دست و دیده و حتی دل را پاک نگه داشت.
«طهارت اقتصادی» تربیتی چنین را طلب میکند و الا کیست که دلش در برابر تطمیعها نلرزد؟ کیست که پشتش در برابر تهدیدها نلرزد. مفسدان اقتصادی یا به تطمیع درِ باغِ سبز نشان میدهند یا نقاب شکسته، مافیاوار، سرخی خون را به یاد میآورند. مردِ میدان میخواهد که در برابر این دو «ت» محکم «نه» بگوید. این دو «ت» که هرکدام باتلاقی است مرگ آفرین و حیات سوز و طهارت زدا. نمیخواهم ضمیر را جوری بنویسم که مرجعِ معدود داشته باشد.
این دایره هشدار و امر به معروف را محدود میکند. خبرها البته به اختصار یا تفصیل، نامها را فهرست میکند. من میگویم حوزه اقتصاد، از میدان جنگ هم خطرناکتر است. چالشهایی دارد که اگر تربیت علوی و التزام مؤمنانه به طهارت اقتصادی نباشد، بزرگان را هم شکار میکند چه رسد به کارگزاران ساده در جایگاههای مختلف را. مقابله با فساد، این اژدهای هفت سر، هزینه بسیار دارد. براساس مطالعات و تحلیل اخبار میگویم، مقابله با مافیای فساد، غیرت در اندازه شهید میخواهد.
میزنند هرکس را که در برابرشان قد علم کند. خیلی راحتتر از افسران بعثی که تیر خلاص میزدند. اینان نه تنها با اختلاس به پیشانی یک ملت شلیک میکنند که قهرمانان مبارزه با فساد را هم به انواع ترورها به شهادت میرسانند.
باز هم از نام بردن ابا میکنم، اما کسی که خودش دوبار تا مرز شهادت رفته است میگفت آنچه در سریال «اژدهای هفت سر» میبینیم، یک سر این اژدها هم نیست. سر فراوان دارد. شمشیر و گرزِ رستم میخواهد برای کوفتن هر سرش. شهید میخواهد این میدان.